۱۳۸۸ اسفند ۱۲, چهارشنبه

وصفها

"دور انداختن چیزها" که این روزها به مناسبت نزدیک شدن نوروز یک امر شایع است و پیش پا افتاده و معمولا قضاوت خاصی را در مردم عوام بر نمی انگیزد، اگر از چشم اندازی دیگر مورد بررسی قرار گیرد چقدر ممکن است مساله مهمی باشد! مثلا در علم حقوق دورانداختن یک مال آنقدر مهم است که برای آن اصطلاحی تخصصی ایجاد کرده اند و اعراض می نامندنش و در کتب حقوقی صفحات زیادی به این واقعه مهم در ساحت حقوق اختصاص یافته است. مثلا به این می پردازند که اگر کسی از مالی اعراض کند آیا دیگری می تواند آنرا تصاحب و تملک کند؟ و یا اینکه آیا می توان از ملک (مثلا زمین و خانه) که دارای سند رسمی به نام شخص است اعراض کرد؟ (فرنگی ها به اعراض می گویند : abandonment  و چیزی که از آن اعراض می شود را res nullius می نامند که لغتی لاتینی است)
حال اگر همین واقعه پیش پا افتاده معمولی از چشم انداز اخلاقی مورد بررسی قرار گیرد باز تبدیل به مساله مهمی میشود. اینکه آیا اصلا دور انداختن چیزها می تواند متصف به وصفی اخلاقی (خوب یا بد) شود؟ و اینکه ممکن است دور انداختن مصداق اسراف باشد که گناهی بزرگ است. گاهی نیز دور انداختن موجب نظافت است و امری مستحب.
از دیدگاه سیاسی و ایدئولوژیک اما ظاهرا دور انداختن چیزها زیاد محل توجه نیست و مردم اگر دوربیندازند یا نیندازند توفیری به حال سلطان نمی کند.