۱۳۸۸ دی ۱۹, شنبه

آسیب‌شناسی جنبش 3

جنبش اعتراضی در ایران ادعای دموکراسی دارد اما متاسفانه بدلیل کم سوادی و سطحی بودن همه اقشار جامعه در ایران به لحاظ اطلاعات سیاسی و حقوقی و فلسفی، علی رغم ادعایش شناخت چندانی از دموکراسی ندارد و گمان می کند که دموکراسی یعنی اینکه چون او خوشتیپتر و باسواد تر است پس باید کاندیدای او بشود رئیس جمهور. این نکته را در اثر مصاحبت و آمیزش با بسیاری از معترضین از کندرو تا تندرو بدست آورده ام.
این جماعت فراموش می کنند رکن رکین و اصل اصیل دموکراسی که همان اصل دموکراسی را به لحاظ منطقی و حقوقی پشتیبانی می کند "برابری شهروندان به لحاظ حقوق شهروندی " است. در نظام دموکراتیک هر کس ، چه باسواد چه بی سواد، چه شهری و چه دهاتی، چه خوشتیپ چه جواد، چه فقیر و چه غنی و چه باشعور و چه بی شعور یک رای دارد. صرف نظر از همه اینها هر شهروند در نظام دموکراتیک یک واحد انسانی محسوب می شود و یک برگ رای دستش داده می شود که به صندوق بندازد.
بر اساس این مبنا است که نظام دموکراتیک شکل می گیرد و در نهایت به این سو رهنمون می شویم که به نظر اکثریت گردن نهیم. فراموش نکنید با توجه به اصل فوق الذکر کیفیت آراء در نظام دموکراتیک هیچ موضوعیتی ندارد. بلکه صرفا کمیت آراء مهم است. این که بگویی من باسوادم و باید نظرم بر بی سوادها غالب باشد مساوی است با نقض اصل تساوی.
جنبش معترض ایرانی نظر به خاستگاه طبقاتی اش که طبقه متوسط فرهنگی است و معمولا اعضایش تحصیلکرده و حتی به معنای واقعی نخبه هستند (دانشگاه هسته مرکزی این جنبش است) کمی دچار غرور شده است و این واقعیت را فراموش کرده است که اگر به دموکراسی پایبند است پس آن دهاتی و بی سواد و ان آدم کثیف هم در نظام دموکراتیک یک انسان است و یک رای دارد همانند تو!
نکته دیگر که این جوانان فراموش می کنند عدم موضوعیت ابزار جمع آوری رای است. بدانید و اگاه باشید که دموکراسی به ضرورت ، امری شکلی و فرمالیته است و ابزارهای دموکراتیک ظاهری هستند در همه جای دنیا و محتوای دموکراسی را فکر و فرهنگ مردم می سازد و ربطی به خود دموکراسی ندارد. دموکراسی مدعی است تا اطلاع ثانوی بهترین "روش" حکومت است. ادعای دموکراسی ظاهری است نه باطنی. بر این اساس هر حزبی و فردی به هر طریقی حتی طرق ظاهرا نادرست چون پول خرج کردن یا وعده دادن یا اتوبوس کشی کردن و جمعیت خریدن بتواند رای جمع کند و اکثریت آراء را کسب کند، بر اساس اصول دموکراسی قدرتش مشروع است مگر این که مرتکب جرمی شده باشد که در قانون جزا به آن تصریح شده. پس اینکه بگوییم فلانی با استحمار و آن یکی با تطمیع و دیگری با وعده دادن و شام و ساندیس دادن رای آورده دردی را دوا نمی کند. در هر حال رایها در صندوق ریخته شده است. حال چه طرف فیلسوف سیاسی بوده و با تفکر این کار را کرده چه یک فقیر و ولگرد که به وعده یک پرس چلوکباب این کار را کرده. در هرحال آنچه از صندوق بیرون آمده رای اکثریت را داشته و مشروع است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر