۱۳۸۷ آبان ۲۴, جمعه

دهات تهران

بخوانید پیشینه‌ی این ابرشهر را:
از طرفی تهران شهری بزرگ نبوده است که گویش آن حتی به اندازه گویش‌های دیگر اعتبار داشته باشد. یاقوت در قرن هفتم هجری نوشته که «تهران از روستاهای ری است و میان آن روستا و ری یک فرسخ فاصله است و آن آبادی بزرگی است که بیوتات آن را زیر زمین ساخته اند و احدی را به این قریه راه نمی باشد، مگر اینکه اهل قریه خود بخواهند و بارها بر سلطان وقت یاغی شده اند و سلطان جز مدارا کردن با ایشان چاره ای ندارد. این آبادی به دوازده محله تقسیم شده است. اهل هر محله با محله دیگر منازعه مینمایند و مردم هر محل به محله دیگر نمی روند. باغ‌ها و بستان‌های زیادی دارد و همین نکته اسباب حراست اهالی و دفع دشمن از ایشان است و با وجود محروث بودن، با گاو زراعت نمی کنند و زراعت ایشان دستی و به مرور است، زیرا می ترسند بعضی از آنها دواب بعضی دیگر را به غارت برند»
شاه عباس هنگام عزیمت به خراسان 51 روز در تهران می‌ماند و لعن و نفرین میکند کسی را که از خارج به تهران بیاید و شب را در آنجا بماند.
پردولا واله در سال 1027 قمری تهران را جنین توصیف می‌کند: شهری است وسیع که از کاشان بزرگتر است ولی جمعیت آن زیاد نیست و خانه‌های بسیار هم ندارد ولی در عوض دارای باغ‌های بسیار بزرگ است...» (دستور زبان گفتاری - تقی وحیدیان)