۱۳۸۸ آذر ۲۸, شنبه

جارکش

جارکش را کم و بیش همه معنی اش را می دانند: "آنکه مردان را با زنان آشنائي دهد" امروز در دوران انحطاط فرهنگ در ایران، امثال این فحشها نقل و نبات محفل مردان و حتی پسران نابالغ است. وقتی این واژه را در دهخدا سرچ کردم به معادل های بسیار جالبی برخوردم که روایتگر ناخودآگاه جمعی بسیار بیش فعال ایرانی ها در این زمینه ها است، چقدر تصویر سازی و مجاز و کنایه در این زمینه خرج کرده اند! ( می توانید در اینجا آنها را ببینید.) از همه ادبی تر و مودبانه ترش "دلال محبت" است. در نظر بگیرید یک نفر به دیگری بگوید "دلال محبت". طرف باید نیم ساعت فکر کند ببیند این اصلا یعنی چی؟ بی ربط ترینش هم "به چشم خود بین" است.
القصه، در عربی معادل این کلمه "قَوّاد" است. در حقوق اسلامی یکی از جرائم است و مرتکب آن حد می خورد. در دانشکده حقوق در مورد این جرم سخن زیاد گفته می شود.
به یاد دارم روزی یکی از استادان حقوق جزا به عنوان مثالی برای "جرم مستمر" قوادی را مثال زد و با این پیش فرض که همه معنی اش را می دانند، آنرا توضیح نداد. اما وقتی مدتی بعد، جزوه یکی از دختران کلاس را گرفتم و کپی کردم وقتی به این قسمت رسیدم دیدم بنده خدا در نهایت چیزی که ازین حرفها دستگیرش شده این است که "قوادی به جرمی می گویند که استمرار داشته باشد".

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر