۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۴, دوشنبه

شریعتی 2

شریعتی اگر سعی می کرد یک هنرمند و ادیب باقی بماند (مانند صادق هدایت که سعی کرد و موفق شد) امروز آبروی بیشتری در جامعه روشنفکری داشت. ساختار ذهن شریعتی که از قدرت تخیل بسیار بالا و احساسات قوی برخوردار بود هیچ وقت به او اجازه نداد یک متفکر اجتماعی و یک منخصص علوم انسانی شود. چنین شخصی باید هنرمند باقی می ماند و پا را از گلیم خود داراز نمی کرد و هوس فرانتز فانون و سارتر جهان اسلام شدن را در سر نمی پروراند!!
شاید اگر امروز از شریعتی فقط کویر و هبوط و گفتگوهای تنهایی اش باقی مانده بود اکنون من هم یک سینه چاک او بودم و او را یک نویسنده بزرگ در حد هدایت می دانستم.

۲ نظر:

  1. با همین جادوی قلمش بود که شیعه صفوی رو در زرورق پیچوند و در شکلی زیباتر نحویل جامعه داد
    مقایسه اون با هدایت رودر هیچ بعدی نتونستم هضم ! کنم .

    پاسخحذف
  2. مقایسه ای بین هدایت و شریعتی صورت نگرفته. منظور آنست که هدایت که دارای ذهنی هنری بود وارد عرضه نظریه پردازی نشد و همین یکی از دلالیل ماندگاری او است اما شریعتی این کار را نکرد.

    پاسخحذف