۱۳۸۸ فروردین ۱۵, شنبه

شاهدبازی

شيخ سعدی که همگان او را "آموزگار اخلاق" می‌شناسند، در باب پنجم گلستان خود آشکارا می‌نويسد:"در عنفوان جوانی، چنان که افتد و دانی، با شاهدی سر و سرّ داشتم".امير عنصر المعالی نيز در باب پانزدهم تعليم‌نامه (يا قابوس‌نامه) خود، فرزندش گيلان‌شاه را اندرز می‌دهد که "از غلامان و زنان، ميلِ خويش به يک جنس مدار تا از هر دو گونه بهره‌ور باشی" و "تابستان ميل به غلامان و زمستان ميل به زنان کن".هم‌چنين، جلال الدين رومی که در مرتبت عرفانی وی کسی ترديد روا نمی‌دارد، در مثنوی معنوی‌اش هيچ پروا از توصيف بی‌پرده‌ آميزش جنسی يا کاربرد کلمات مربوط به بدن نمی‌ورزد.اما آيا امروز هيچ آموزگار اخلاق، پدر يا عارفی الهی را می‌توان تصور کرد که به شيوه‌ سعدی، امير عنصرالمعالی يا جلال الدين رومی در نوشتار و گفتار خود به روابط هم‌جنس‌گرايانه اعتراف کند يا چنين رابطه‌ای را توصيه نمايد يا واژه‌های جنسی را بی شرم و آزرم به کار گيرد؟روشن است که سعدی و عنصرالمعالی و رومی، مانند معلمان و پدران و عارفان امروزی، هر سه از اصول شريعت و اخلاق به خوبی آگاه بودند.(+)


مردانه: آقا این واژه‌ی "شاهد" عجب پیشینه‌ای در فرهنگ ایرانی پشت سر دارد!