۱۳۸۷ اسفند ۲, جمعه

ستیز با غرب1

پرسش ما اکنون این است: از کدام «غرب» سخن می‌گوئیم و آن را «کعبه» آمال‌مان می‌شماریم؟ یا آن را مرکز فساد و منشاء همه بدی‌ها می‌شماریم؟ و یا کدام «شرق» را به مثابه گذشته‌ای طلایی می‌ستائیم؟ و یا مسبب مشکلات امروز و آتی‌مان می‌دانیم؟ نه «غربی» در کار است و نه «شرقی» و یا بهتر بگوئیم اینها تنها به مثابه مقوله‌های جغرافیایی مطرح بوده‌اند (هر شرقی غرب شرق دیگری است و هر غربی، شرق غرب دیگری) که بدل به مقوله های سیاسی بارگزاری شده در نظام‌های نمادین و شناختی زبان شده و از این راه توانسته‌اند به گروهی از استدلال‌ها دامن بزنند که در نهایت و از لحاظ نظری کاملاً قابل نفی هستند اما در عمل می‌توانند به کنش‌هایی واقعی؛ نظیر دشمنی و نفرت و یا دوستی و ائتلاف، دامن بزنند.(اینجا)
پاورقی کشواد- اساسا به نظر من امروز طرح مسئله شرق و غرب بیشتر یک امر سیاسی و فاشیستی است که از سوی اصحاب و یا طالبان قدرت طرح می شود و متاسفانه ناسیونالیستهای کوتوله‌ و چپهای خشک مغز ما و ایضا روشنفکران! ما - دینی و غیر دینی- مدام نفت بر آتش این دام سیاسی خونبار می ریزند.
تبار ضدیت کور و عقده مانند ما نسبت به غرب ریشه دار است و - اگر صنوفی چون روحانیون و بازار را که منافعشان در ستیز غیر ایدئولوژیک با غرب بوده است را کنار بگذاریم- بطور تشکیلاتی به انجمنی * می رسد که اعلا حضرت شاهنشاه آنرا تشکیل داد و از نخستین مبتلایان به این اپیدمی استاد حاج شیخ سید احمد فردید کراواتی و سید حسین نصر کراواتی بودند که هر چه بیشتر در پراکنش ویروس این اپیدمی کوشیدند.
* انجمن شاهنشاهی فلسفه