مردانه
(در روزگار صلح، مرد جنگی به جان خود می افتد.)
۱۳۸۸ اسفند ۲, یکشنبه
فسانه
من لولي ملامتي و پير و مرده دل,
تو كولي جوان و بي آرام و تيز دو؛
رنجور مي كند نفس پير من ترا,
حق داشتي, برو. [
شعر کامل
]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر