ب به الف کمک و معاونت می کند که آن شخص ج را بکشد. بعد از اینکه الف، ج را کشت آن معاون و شریک (ب) آنقدر به الف سرکوفت می زند و به رخش می کشد و به او احساس گناه تلقین می کند که الف در اثر فشار روانی و وجدانی اول ب را می کشد و سپس خودش را و داستان همین جا تمام می شود.
پی نوشت: کجایی هدایت که این منظومه را بسرایی!
پی نوشت: کجایی هدایت که این منظومه را بسرایی!
آهای اونایی که هدایت و می بیند بهش بگید
پاسخحذف