"دشت بیفرهنگی ما، هرز تموم علفاش"
باید هر کدام از ما بنشیند و ساعتها روی این مصرع شعر معروف "یار دبستانی" که بیگمان همهی ما در دوران دانشجویی بارها و بارها تکرارش کرده ایم بیندیشد. براستی قوم بیفرهنگی هستیم. بیفرهنگی در تمام شئون زندگیمان موج می زند. در هنر، در سیاست، در ورزش، در نظام قضایی، در زبان و در همه چیزمان.
گناه ما چیست که باید در دوران انحطاط و نشیب یک فرهنگ متولد شویم؟ گناه ما چیست که باید در پایان یک حضیض ایستاده باشیم. گناه ما چیست که باید زیر آوار فروپاشی یک تمدن دست و پا بزنیم؟
چه خوش گفت آن پیر گریبانچاک:
"به عزای عاجلت ای بینجابت باغ
بعد از آن که رفته باشی جاودان بر باد
هرچه هرجا ابر خشم از اشک نفرت باد آبستن
همچو ابر حسرت خاموشبار من
ای درختان عقیم ریشهتان در خاکهای هرزگی مستور
یک جوانهی ارجمند از هیچ جاتان رست نتواند
ای گروهی برگ چرکین تارِ چرکین پود
یادگار خشکسالیهای گردآلود
هیچ بارانی شما را شست نتواند"
باید هر کدام از ما بنشیند و ساعتها روی این مصرع شعر معروف "یار دبستانی" که بیگمان همهی ما در دوران دانشجویی بارها و بارها تکرارش کرده ایم بیندیشد. براستی قوم بیفرهنگی هستیم. بیفرهنگی در تمام شئون زندگیمان موج می زند. در هنر، در سیاست، در ورزش، در نظام قضایی، در زبان و در همه چیزمان.
گناه ما چیست که باید در دوران انحطاط و نشیب یک فرهنگ متولد شویم؟ گناه ما چیست که باید در پایان یک حضیض ایستاده باشیم. گناه ما چیست که باید زیر آوار فروپاشی یک تمدن دست و پا بزنیم؟
چه خوش گفت آن پیر گریبانچاک:
"به عزای عاجلت ای بینجابت باغ
بعد از آن که رفته باشی جاودان بر باد
هرچه هرجا ابر خشم از اشک نفرت باد آبستن
همچو ابر حسرت خاموشبار من
ای درختان عقیم ریشهتان در خاکهای هرزگی مستور
یک جوانهی ارجمند از هیچ جاتان رست نتواند
ای گروهی برگ چرکین تارِ چرکین پود
یادگار خشکسالیهای گردآلود
هیچ بارانی شما را شست نتواند"